ادامه تولد مامانی
سلاااااااااااااام ، مامانای مهربون غرق کیفم که پسر کوچولوی نازنین من اونقدرایی بزرگ شده که از من حمایت میکنه و معنی بعضی چیزا رو میدونهههههههههههه چهارشنبه که کلاس داشتم از خواهرم سیما جون خواهش کردم که ماهان رو از مهد برداره ،خودمم بعد از اداره و کلاس که خیالم از بابت ماهان جونم راحت بود رفتم و برا تولد خودم یه دست مانتو شلوار خوشگل خریدم .... و خودم به خودم تولدمو تبریک گفتم مبارررررک مباررررک پنج شنبه ها هم که مهد کودک تعطیله و طبق همیشه زحمت بچه ها با سیما جونه ، گویا پسر کوچولوی من با سیما درد...
نویسنده :
مامانی نازگلا
11:02