ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

ادامه تولد مامانی

سلاااااااااااااام ، مامانای مهربون غرق کیفم که پسر کوچولوی نازنین  من اونقدرایی بزرگ شده که از من حمایت میکنه و معنی بعضی چیزا رو میدونهههههههههههه   چهارشنبه که کلاس داشتم از  خواهرم سیما جون  خواهش کردم که ماهان رو از مهد برداره ،خودمم بعد از اداره  و کلاس که خیالم  از بابت ماهان جونم  راحت بود رفتم و برا تولد خودم یه دست مانتو شلوار خوشگل خریدم ....  و خودم به خودم تولدمو تبریک گفتم مبارررررک   مباررررک    پنج شنبه ها  هم که مهد کودک  تعطیله و طبق همیشه زحمت بچه ها با سیما جونه ، گویا   پسر کوچولوی من با سیما درد...
10 تير 1392

الهی من بمیرم جایِ مادر

  آدم پیر میشود ،،،وقتی مادر را صــــــــــــــــــــــــــــــدا می زند و...جوابــــــــــــــــــــــی نمی شنود.... الهی من بمیرم جایِ مادر به چشمانم بمالم پایِ مادر بیاد لای لایِ بچگی ها منم با هی هیِ هیهای مادر بیاد زحمتِ بسیارِ بابا ببوسم دستِ بی همتای مادر اگر مادر به شب خُرخُر نماید فدای خُرخُرِ شبهایِ مادر بگردم دور مادر تا بگردم فدایِ صورتِ زیبایِ ماد ر(شعر غلامعلی اکبرنژاد)   یادش بخیر ماهان جانم، خودم را میگویم و مادرم را و خاطرات کودکیم را،،عجب روزهایی داشتم روزهایی ، ،بدون دغدغه،،بدون دلواپسی،،بدون اظطراب،،پر از شادی و احساس...چون مادری داشتم که به اندازه کوهه...
10 تير 1392

ماهان فاتح نبرد مهد کودک

سلام مامان الهام جونم مرسی که بیاد مایی و بهمون سر میزنی وممنون از آدرسی که داده بودی اگه برای اطلاعات بیشتر نیاز به راهنماییت بود چجوری می تونم پیدات کنم خانم گلم؟ ؟؟؟؟؟؟ شرمنده هر چی سعی کردم آدرس وبتون رو پیدا نکردم ،ضمنا می تونم بپرسم شما شیرازی هستین یا تهرانی؟؟؟؟؟/   مرسی ناز گلا و مامانا که حال ماهان جونو می پرسیییییییین. شکر خدا ،ماهان جون خوب خوب شده و البته شیطونتر و شلوغتر ،.. دو سه روز پیشم بخاطر شیطنت ز یاد از کلاس موسیقی اخراج شده بود البته سارینا خانمم هم نقش بسسسسسیار ارزنده و بسززززایی در اخراج ایشون داشتنا و باعث شده بود کلی از روز رو گریه کنه  که غرورش پیش بچه های دیگه شکسته بود..... من و ب...
10 تير 1392

تقدیر چنین بود که بسوزد پر پروانه در آتش

  تقدیر چنین بود که بسوزد پر پروانه در آتش.... ماهانی جونم و دوستای گلم شرمنده...شرمنده که این دو سه پست اخیر رو اختصاص  دادم به داداشم ...آخه  شرایط زندگی ما طوری که ،.. ایجاب می کنه  بیشتر هوای هم رو داشته باشیم و پشت هم باشیم ...اگه بابا و مامانم بودند  اکثر این دلتنگیها و این دلنگرانیها مال اونا بود...و من در حد یک خواهر بودم اما الان هر کدوم از ما علاوه بر خواهر برادری نسبت به هم حس پدری و مادری و احساس تکلیفی داریم که باید نسبت به هم ادا کنیم...این روزها  بخاطر ماه محرم  روزهای ماتم و عذا، هست روزهایی که آدم ناخوداگاه چشمش پر اشک می شه و دلش میگیره، چه برسه به اینکه یه داداش ...
10 تير 1392

برای علی اصغر حسین (ع)

  تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . . برای علی اصغر حسین (ع) کودکی که پر کشید و رفت      خالی است جای کوچکش        خاک کربلا همیشه ماند تشنه ی صدای کوچکش        داشت غربتی همیشگی           چشم آشنای کوچکش توی ذهن کربلا هنوز               مانده ردّپای کوچکش    &...
10 تير 1392

تشکر

با سلام خدمت دوستای گلم ،مخصوصا پوپک جون و راحله جون که منو شرمنده کردن و ممنون که  نظر دادین و تولد خودمو و ماهان جون رو تبریک گفتین ،پوپک جونم امیدوارم سرحال و سلامت باشی و راحله جون عزیزم انشالله  به همین زودی شاهد نی نی دارشدن خودت و  ایجادو بلاگش باشیم   ماهانی جونم سلام ،بابت نقاشی خوشگل و نازی که برا تولدم کشیده بودی ازت تشکر می کنم ،انشالله دلت همیشه شاد باشه که دلمو شاد کردی،گل من راستی بابایی یه روز از تقویم عقب بوده و یادش نبوده دیروز تولدمه برا همین کلی خجالت کشید و اظهار شرمندگی کرد   و قول جمعه رو برا جبران داد...   منم که متواضع    &nbs...
10 تير 1392

تولد یکسالگی ماهان جون تو اداره

  جشن تولد ماهان جان در اداره  بنابه درخواست همکارانم که به مهمانی جشن  تولد  توی خونه دعوت نبودند(گلها از باغچه اداره و کلاه تولدم از مقوا ساختم )   کلی برات کادو گرفته بودیم عسلکم، اما کادوی من برای تو وجودمه ،وجودم را به زیر پایت خواهم ریخت تا قد بکشی و بزرگ بشی نازنینم این کیکهای خوشمزه تقدیم تو عزیز دلم.... اما شیرینتر از این کیکها شیرین زبانیهای تو عشقمه که زندگی رو برامون شیرینتر کرده تولدت مباااااااااااارک  مبارک و          مبااااااااارررررک         این عکس شش ماهگی ماهان جان که بمناسبت بدنیا...
10 تير 1392

جشن صعود ايران به جام جهاني

بالا نوشت1: -يك دنيا سلام و تشكر  از دوستاني كه نگران حالمون بودن و پيگير از دوستان مشترك مخصوصا حباب جونم و نگار جونم  و مامان سونيا نازم كه واقعا شرمندمون كردن ،،ممنونم عزيزانم  فعلا رفع كسالت شده .... غتره اي  و مامان مهنايي ياد بگيرين 2- شرمنده اونايي كه تا وبمون اومدن و آپ نبوديم، ((بارانيا دلتون خنك شد كه آپ نبوديم))، چون اولا كسالت داشتم و همش تو بيمارستان و كيلينيك بوددم واوقات بيكاري هم نتونستم چون از اونجايي كه اگه تو خونه ما يه لامپ بسوزه خود مونو برا تعويض لامپ به زحمت نميدازيم  كه مبادا خسته بشيم و صد البته حيف بشيم يه باره خونه رو عوض ميكنيم حالا مدتهاي مديديست كه نت خونه مشكل پيدا كرده&nb...
9 تير 1392

نظر سنجي

با سلام و آرزوي سلامتي به دوستان وبلاگي و مهمونامون و ماهان عزيزم،،و تشكر از دوستاني كه منو به اين نظر سنجي دعوت كردن مخصوصا مامان مهرزاد جون ،،ماما ن قند و عسلا(عبدي جون و اويس جون ) و نگار جونم(اين آخري طرح شرمنده سازي دوستان هستش،،،    شوخي كردم نگاري جونم ممنون از ارسال سوالا برا منه تنبل خان اگه ماهی از سال بودم: آذر  ماه چون ماه تولد ماهان عزيزمه... اگه روزی از هفته بودم : پنج شنبه چون هم سر خاك مامان و بابام ميرم ،هم فرداش يه ساعتي  بيشتر ميخوابم اگه عددبودم : سه ...تا سه نشه چيزي درست نميشه اگه نوشیدنی بودم : آب طالبــــــــــــــــي اگه ثواب بودم :نجات همه بچه هاي بد سرپرست و...
4 تير 1392

اين پست تيتر ندارد..فقط تعجب دارد...

جدیدا بچه ها خیلی باهوش و حاضر جواب شدن ...طوری که آدم مات و مبهوت میمونه که  یعنی اینا بچن یا ما. ....برا این سه تراک هم من تیتر پیدا نکردم.. ١- ...چن روز پیش  من و ماهان با خواهر و خواهر زادم سارینا که شش ماه هم از ماهان کوچیکتره با ماشین اونا رفتیم بیرون ،تو ماشین یه نایلون گوجه سبز که یکی از مریضای آبجی فاطی از سردردو که گوجه سبزاشون معروفه آورده بود.. اولش آجی برام تعارف کرد من گفتم میل ندارم ولی وقتی اصرار کرد و چندتا خوردم  خيلي خوشمزه بودن و خوشم اومد..هر دفعه که میخواستم از کیسه، گوجه سبز بردارم،بزرگاشو سوا میکردم و برمیداشتم ،سارینا با یه حالتی از اون لحظه که گوجه سبز رو از کیسه برمیداشتم  ت...
2 تير 1392